قضاوت

ساخت وبلاگ

  مردی به همراه دو کودکش داخل اتوبوس بودند.
بچه ها شیطنت و سر و صدا می کردند و مرد هم در فکر فرو رفته بود.
مردم با هم پچ پچ می کردند و می گفتند عجب پدر بی ملاحظه ایست و بچه هایش را آرام نمی کند!
بالاخره یک نفر بلند شد و به مرد گفت: چرا بچه هایت را آرام نمیکنی ؟
مرد گفت الان از بیمارستان می آییم و مادر بچه هایم فوت کرده.
در فکرم که چطور این خبر را به بچه ها بدهم !
در این لحظه بود که مردم بجای غر و لند ، شروع به بازی کردن با بچه ها و سرگرم کردنشان شدند و مرد باز در غصه هایش غرق شد.


نکته: هیچگاه بدون درک شرایط دیگران ، در مورد آنها قضاوت نکنیم. 

اتحادیه انجمن های اسلامی شهرستان نایین...
ما را در سایت اتحادیه انجمن های اسلامی شهرستان نایین دنبال می کنید

برچسب : قضاوت,قضاوت نکنیم,قضاوت ممنوع,قضاوت 95,قضاوت نادرست,قضاوت نکنیم شعر,قضاوت عجولانه,قضاوت نکن,قضاوت دیگران,قضاوت بیجا, نویسنده : anjoman-naeino بازدید : 105 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 8:01